بی خیال هر چه خیال

هر کس از این دنیا چیزی برداشت...من از این دنیا دست برداشتم...

بی خیال هر چه خیال

هر کس از این دنیا چیزی برداشت...من از این دنیا دست برداشتم...

فرعون وپسر زمین شناسش!!!!!!

امروز یه دفعه زد به سرم تا در موردمهندسی زمین شناسی یه تاریخچه ی بس مختصر واستون بگم تا بلکه کمی اطلاعات عمومیتون بره بالا یه وقت جاهل از دنیا نرید! 

 می گن تاریخچه ی زمین شناسی ازسرزمین مصر شروع شده از اون روزی که پسر فرعون کلاه زمین شناسیش رو به سرش گذاشت و GPSاش رو هم تو جیبش و کمپاس رو هم توی اون یکی جیبش قرار داد و چکش زمین شناسیش رو هم روی کولش انداخت(می خواست تئودولیت رو هم برداره ولی دیگه جا نداشت) ورفت پیش باباش وبا اقتدار گفت : ""بابایی من می خوام اولین زمین شناس دنیا بشم !"" باباش هم با عفت کلام هر چه تمام تر جوابشو داد و گفت :"" دِ پدِر سوخته می خَوای زمین شناس شی که چی؟که پس فردا با دختِر چیا مردم راه بیفتی بری این دشتا اون دشت، این معدِنا اون معدِن ،این کوها اون کوه ،این رودا اون رود، واسه من شلنگ تخته بندازی؟! جَخ تازه دو روز بعدش هم بری پیش ننت بگی من عاشق شدم برو واسم این دختِرچیه رو بِسّون !اگِرَم نسّونی میرم خودِما ازبالای اهرامی مصر پرت می کونم پاین!حالا به فرضی محالم من و ننت اومِدیم خواستگاری این دختِرِ گیس بریده ،سَری مهر برون من سنگی ماهی تولد مهر نیمی کونما!من نیمیتونم تورکوآزآ مالاکیت آ آزوریت مهر کونما!حالا جَخ تازِشَم اگه راضی شد سنگی چخماق مهرش کونیم آ بعدش نیای بگوی که مَنا این دختِره موقع دشت گردامون از رودی نیل خاطره داریم ،می خَوایم عروسیمون روی رودی نیل باشدا!پِسِره ی چوری من واسه این قرتی بازیا پول خرج نیمی کونمااا!اصلا صد سال نمی خَوام مهندس شی!"" خلاصه جرّوبحث بین فرعون و پسرزمین شناسش بالا می گیره و فرعون هم با چکش زمین شناسیه خود پسره(که از کوارتز با سختی 7 و گالن با وزن مخصوص 7.5ساخته شده بود) می زنه و این بیچاره رو سِقَط میکنه!بعدش هم واسه این که گندش در نیاد پسرش رو مومیایی می کنه (آغاز مومیایی کردن جنازه ها)و میندازه توی رود نیل و واسه اینکه جنازه بره ته آب چکش زمین شناسیه خود پسره رو هم بهش میبنده!! 

خلاصه این ماجرا تا مدت ها مخفی می مونه تا زمانیکه معجزه ی حضرت موسی رخ میده و دانشجویان زمین شناسی هنگام مطالعه وبررسی از طریق زمین ساخت به جنازه ی مومیایی شده ی پسر فرعون(زمین شناس ناکام )پی می برندو جنازه ی اون رو با احترام هر چه تمام تر به داخل اهرام مصر برده و دفن می کنند ، گویا همان شب جنازه ی مومیایی شده از جا بر می خیزد وچون که پارچه ی مومیاییش بد جوری پوسیده شده بوده چکش زمین شناسیش به روی زمین می افتد وآنچنان صدای مهیبی ایجاد میشود که نسل دایناسورهای منقرض شده از طویله رَم می کنند و در جایی نامعلوم آنچنان سُم بر زمین می کوبند که آن نقطه از جهان برای همیشه از هستی محو می شود (بعد ها مشخص می شود که آن نقطه محل دفن فرعون (که از همان ابتدا رابطه ی خوبی با زمین شناسان نداشته) بوده ! (این است عاقبت کسی که زمین شناسی را دوست ندارد!!!) 

 نتیجه گیری: 

 1-با تمام وجودبه زمین شناسی عشق بورزید! 

 2-یک چکش ساده ی زمین شناسی به مراتب نقش مهم تری ازGPS،کمپاس ،دوربین نقشه برداری ،میکروسکوپ و تئودولیت دارد! امیدوارم اطلاعات لازم رو درباره ی زمین شناسی بدست اورده باشید من این محفوظاتم رو به راحتی در اختیار افراد قرار نمیدم !!  

برگرفته از دست نوشته های زمین شناس آینده(ریحانه)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد